مجله چندسو
اگر هیچ‌کس در خانواده‌تان مبتلا به بیماری روانی نیست، هنوز احتمال مبتلا شدن شما وجود دارد! چرا علم نظرش را تغییر داده؟

اگر هیچ‌کس در خانواده‌تان مبتلا به بیماری روانی نیست، هنوز احتمال مبتلا شدن شما وجود دارد! چرا علم نظرش را تغییر داده؟

فرض کنید در میانه یک گفت‌وگوی خانوادگی، کسی از بیماری روانی یکی از اقوام دور حرفی به میان می‌آورد. ذهن بسیاری از ما، ناخودآگاه به سمت ژنتیک می‌رود: «نکند من هم در معرض خطر باشم؟» این پرسش ترسناک و وسواس‌برانگیز، برای سال‌ها جزو باورهای پذیرفته‌شده بود. اما حالا یک پژوهش عظیم بر اساس داده‌های بیش از ۳ میلیون نفر در دانمارک، تصویری کاملاً متفاوت ارائه می‌دهد. نتایج نشان می‌دهد که بیشتر مبتلایان به بیماری‌هایی چون اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا افسردگی، هیچ سابقه خانوادگی نزدیک ندارند. این یعنی خطر بیماری روانی، برخلاف تصورات پیشین، میان ما توزیع‌شده‌تر و از عوامل گسترده‌تری ناشی می‌شود.

در نتیجه، زمان آن فرا رسیده که برچسب «بیماری ارثی» را دوباره تعریف کنیم و درک عمیق‌تری از نقش پیچیده ژنتیک، محیط و شانس به دست آوریم.

اختلالات روانی فراتر از ژن‌ها

برخلاف باور عامه که ابتلا به بیماری‌های روانی را با «سابقه خانوادگی» مرتبط می‌داند، نتایج یک تحقیق بلندمدت در دانمارک نشان می‌دهد اکثریت قریب به اتفاق مبتلایان، هیچ خویشاوند نزدیکی با همان بیماری نداشته‌اند. در این پژوهش که توسط پژوهشگران دانشگاه آرهوس (Aarhus University) انجام شده، داده‌های مربوط به سلامت روانی بیش از سه میلیون دانمارکی بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۱ مورد بررسی قرار گرفته است.

به‌طور مشخص، حدود ۸۹ درصد از مبتلایان به اسکیزوفرنی (Schizophrenia) هیچ خویشاوند درجه اولی با همین بیماری نداشته‌اند. برای افسردگی (Depression)، این رقم حدود ۶۰ درصد است. یعنی برخلاف تصورات عمومی، بیشتر افراد مبتلا، از خانواده‌هایی می‌آیند که نشانه‌ای از همان اختلال در آن‌ها وجود نداشته است.

این یافته‌ها نه‌تنها الگوهای پیشین را به چالش می‌کشند، بلکه پیام مهمی برای خانواده‌هایی دارند که از بروز این بیماری‌ها در میان اعضایشان وحشت دارند. به گفته پروفسور کارستن بوکر پدرسن (Carsten Bøcker Pedersen)، یکی از نویسندگان اصلی این پژوهش، «بیشتر مردم نگران بیماری‌هایی هستند که در خانواده خود دیده‌اند، در حالی‌که واقعیت این است که همهٔ ما در معرض خطر هستیم.»

 وراثت پیچیده، نه سرنوشت محتوم

پژوهش نشان می‌دهد که ژنتیک در ابتلا به اختلالات روانی بی‌تأثیر نیست، اما این تأثیر نه به شکل خطی، بلکه به صورت بسیار پیچیده و پراکنده است. به گفته پروفسور اِسبن آگربو (Esben Agerbo)، «اختلالات روانی، پُلی‌ژِنیک (polygenic) هستند؛ یعنی از ترکیب ده‌ها یا صدها تغییر ژنتیکی کوچک و همزمان ناشی می‌شوند، نه یک ژن خاص یا جهش واحد.»

در کنار عوامل ژنتیکی، شرایط محیطی، تجربیات کودکی، تغذیه، سطح استرس اجتماعی، و حتی عوامل تصادفی نیز نقش‌آفرینی می‌کنند. به بیان دیگر، داشتن یا نداشتن بستگان بیمار، هیچ‌گاه سرنوشت نهایی شما را تعیین نمی‌کند. برای مثال، احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که بستگان درجه یکشان دچار این بیماری بوده‌اند، تنها حدود ۱۵٪ است، در حالی که در صورت نبود سابقه خانوادگی این احتمال به زیر ۵٪ می‌رسد. اما در هر دو حالت، احتمال نداشتن بیماری بسیار بیشتر است.

یکی از نقاط قوت این پژوهش، آن است که علاوه بر «ریسک نسبی» که پیش‌تر در بسیاری از مقالات بررسی شده بود، به «ریسک مطلق» (absolute risk) نیز پرداخته است. به بیان ساده، این تحقیق به ما می‌گوید از هر ۱۰۰ نفر، چه تعداد احتمال دارد در طول زندگی خود به نوعی از بیماری روانی مبتلا شوند.

 پایگاه داده‌ای بی‌سابقه برای درک اختلالات روانی

پژوهش گسترده‌ای که در این مقاله بررسی شده، از یکی از کامل‌ترین مجموعه‌های اطلاعاتی دنیا بهره گرفته است. داده‌ها از چهار پایگاه کلیدی دانمارک گردآوری شده‌اند: سامانه ثبت احوال، سامانه چندنسلی، ثبت‌ملی بیماران روان‌پزشکی و پروندهٔ سلامت ملی. این ترکیب، امکان ردیابی سلامت روانی و روابط خویشاوندی را در مقیاسی فراتر از هر مطالعه مشابه فراهم کرده است.

محققان با استفاده از این سامانه‌ها توانستند وضعیت سلامت روانی را در میان بستگان درجه‌یک، درجه‌دو و حتی درجه‌سه افراد ردیابی کنند. حتی داده‌های تاریخی مرتبط با ازدواج‌ها و تولدها از بایگانی کلیسایی قرن بیستم به پژوهش افزوده شده است. این کار به توسعهٔ «سامانه چندنسلی دانمارک» منجر شد؛ پروژه‌ای که امکان بررسی تأثیر ساختار خانوادگی بر سلامت روانی را فراهم می‌سازد.

همهٔ داده‌ها به‌صورت ناشناس استفاده شدند و پژوهش‌گران هرگز به اطلاعات شناسایی‌پذیر دسترسی نداشتند. افزون بر این، طراحی پژوهش به‌صورت «همگروه آینده‌نگر» (prospective cohort study) انجام شده، که روشی بسیار معتبر برای ارزیابی ریسک‌های واقعی در جمعیت است.

مسیر آینده—پیشگیری همگانی و درمان فردمحور

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که اگرچه خطر ابتلا در افرادی با بستگان بیمار بالاتر است، اما اکثریت بیماران از خانواده‌هایی بدون پیشینه بیماری می‌آیند. این به معنای آن است که استراتژی‌های سلامت روانی نباید فقط بر «گروه‌های در معرض خطر» تمرکز کنند.

در عوض، به گفته پروفسور آگربو، دو مسیر مکمل باید به‌صورت همزمان دنبال شود:
۱. پزشکی شخصی (Personalized medicine) که ژنتیک، سبک زندگی، و تجربه‌های فردی را مدنظر قرار دهد.
۲. سیاست‌گذاری جمعی (Population-level policy) برای کاهش فشارهای اجتماعی، کنترل مصرف الکل، و ارتقاء آگاهی عمومی نسبت به سلامت روانی.

این رویکرد دوگانه، می‌تواند هم از بروز بیماری در افراد بدون سابقه خانوادگی جلوگیری کند و هم به خانواده‌هایی که با سابقه بیماری روانی زندگی می‌کنند، امید و آرامش بیشتری بدهد. همچنین، این یافته‌ها به‌طور ضمنی پیام مهمی برای مبارزه با «انگ اجتماعی» بیماری روانی دارند. اگر بیشتر مبتلایان هیچ پیشینه‌ای ندارند، پس هیچ‌کس سزاوار قضاوت یا برچسب نیست.

خلاصه

پژوهش گسترده دانمارکی نشان می‌دهد که بیشتر اختلالات روانی، حتی موارد شدید مانند اسکیزوفرنی، بدون سابقه خانوادگی رخ می‌دهند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که بیماری روانی نه یک سرنوشت ژنتیکی، بلکه نتیجه‌ پیچیده‌ای از عوامل ژنتیکی، محیطی و تصادفی است. در نتیجه، تمرکز تنها بر سابقه خانوادگی، راهبردی ناکافی برای پیشگیری و تشخیص زودهنگام است. رویکرد ترکیبیِ فردمحور و جمعیت‌محور می‌تواند بهترین مسیر برای کاهش بار روانی در جامعه باشد.

آیا وقت آن نرسیده که نگاه ما به سلامت روان از نو تعریف شود؟

اگر واقعاً بیشتر اختلالات روانی در افرادی بدون سابقه خانوادگی بروز می‌کند، پس دیگر نمی‌توانیم پیشگیری را تنها به افراد «در معرض خطر» محدود کنیم. این یافته‌ها ما را فرا می‌خوانند که سلامت روان را مسئله‌ای اجتماعی، محیطی و انسانی ببینیم؛ نه صرفاً یک معمای ژنتیکی. شاید درمان واقعی، نه فقط در ژن‌درمانی، بلکه در اصلاح شرایط زندگی روزمره نهفته باشد. این پرسشی است که هم سیاست‌گذار و هم خانواده باید با دیدی تازه به آن پاسخ دهند.

❓ سؤالات رایج (FAQ)

۱. آیا بیماری روانی همیشه ارثی است؟
خیر، بسیاری از افراد مبتلا هیچ سابقه خانوادگی با همان بیماری ندارند. ژنتیک نقش دارد، اما تنها عامل نیست.

۲. اگر پدر یا مادر من افسرده بوده باشند، آیا من هم حتما افسرده می‌شوم؟
خیر. احتمال ابتلا به افسردگی با سابقه خانوادگی حدود ۱۵٪ است، یعنی ۸۵٪ احتمال عدم ابتلا وجود دارد.

۳. چه عواملی به‌جز ژنتیک در بیماری‌های روانی نقش دارند؟
محیط زندگی، استرس، تغذیه، مصرف مواد و عوامل تصادفی در بروز اختلالات روانی بسیار مؤثرند.

۴. پژوهش دانمارکی چگونه انجام شده است؟
با تحلیل داده‌های بیش از ۳ میلیون نفر طی ۵۰ سال از ثبت‌های ملی سلامت، خانوادگی و روان‌پزشکی.

۵. آیا این یافته‌ها به معنای حذف سابقه خانوادگی در تشخیص هستند؟
نه، اما نشان می‌دهند که نباید تنها بر آن تکیه کرد و باید فاکتورهای دیگری هم در نظر گرفته شود.

۶. برای پیشگیری چه راه‌هایی پیشنهاد می‌شود؟
ترکیبی از مداخلات فردمحور مانند حمایت روانی و بررسی ژنتیک، و اقدامات اجتماعی مانند کاهش فشار زندگی و ترویج سلامت روان.

منبع

  • منبع : یک پزشک
  • زمان انتشار : 1404/05/15
  • لینک اصلی خبر : https://www.1pezeshk.com/archives/2025/07/most-mental-illnesses-arise-without-family-history.html
  • تگ ها :

ثبت نظر

نظرات