مجله چندسو
درباره کریدور ترامپ!

درباره کریدور ترامپ!

گروه بین الملل جهان نیوز: نشست سه‌جانبه‌ی اخیر در کاخ سفید با حضور الهام علی‌اف، نیکول پاشینیان و دونالد ترامپ که به اعلام پروژه‌ای موسوم به «کریدور ترامپ» انجامید، بیش از آن‌که گامی در جهت صلح و توسعه منطقه باشد، تلاشی آشکار برای نمایش دیپلماسی ساختگی و بهره‌برداری انتخاباتی دونالد ترامپ بود....

گروه بین الملل جهان نیوز: نشست سه‌جانبه‌ی اخیر در کاخ سفید با حضور الهام علی‌اف، نیکول پاشینیان و دونالد ترامپ که به اعلام پروژه‌ای موسوم به «کریدور ترامپ» انجامید، بیش از آن‌که گامی در جهت صلح و توسعه منطقه باشد، تلاشی آشکار برای نمایش دیپلماسی ساختگی و بهره‌برداری انتخاباتی دونالد ترامپ بود. بررسی دقیق‌تر ابعاد این نشست و پیامدهای آن نشان می‌دهد که این جلسه، نه در جهت حل واقعی اختلافات میان باکو و ایروان، بلکه بیشتر در راستای یک نمایش سیاسی و بی‌توجه به منافع کشورهای منطقه، به‌ویژه ایران، برگزار شده است.

موضوعی که سبب شده تا برخی صاحب نظران به این مساله اشاره داشته باشند که آنچه اخیرا در قالب نشست سه جانبه کاخ سفید دیدیم، نباید ورای رویکردهای تبلیغاتی و دستاوردسازی های خیالی رئیس جمهور آمریکا و حامیانش ادراک شود. در این رابطه، توجه به 5 مولفه ضروری به نظر می رسد.

یک: بی‌توجهی به واقعیت‌های میدانی و تاریخی منطقه قفقاز جنوبی
طرح موسوم به «کریدور ترامپ» بازتولید همان ایده قدیمی و شکست‌خورده‌ی «کریدور زنگزور» است که از سال ۲۰۲۰ و پایان جنگ دوم قره‌باغ، بارها از سوی ترکیه و جمهوری آذربایجان مطرح شد اما با مخالفت جدی ایران، ارمنستان و حتی روسیه مواجه گردید. این مسیر قرار است از طریق جنوب ارمنستان، خاک این کشور را قطع کرده و نخجوان را به آذربایجان متصل کند.

غفلت از واقعیت های تاریخی، بافت شکننده امنیتی قفقاز، تنوع منافع قدرت‌های بزرگ، و حساسیت‌های ژئواستراتژیک این منطقه، نشان می‌دهد که چنین طرحی نه از دل واقعیت، بلکه از روی کاغذ و پشت درهای بسته‌ی کاخ سفید طراحی شده است. در واقع، نشست اخیر بی‌توجه به عوامل میدانی، صرفاً با رویکرد نمایشی برگزار شد تا تصویری از سازش و صلح تبلیغاتی ترامپ ارائه دهد، در حالی که واقعیت در منطقه چیز دیگری است.

دو: بهره‌برداری تبلیغاتی ترامپ از باکو و ایروان به‌عنوان ابزارهای کمپین انتخاباتی
ترامپ که اکنون درگیر سیلی از جنجال ها و انتقادات فزاینده داخلی است، به‌شدت نیازمند موفقیت‌های بیرونی برای بازسازی چهره خود به‌عنوان یک «رهبر قدرتمند» است. از نگاه او، دعوت از علی‌اف و پاشینیان به کاخ سفید، فرصتی طلایی برای خلق تیترهای جذاب رسانه‌ای بود. در این رابطه، نقطه تاکید هم روشن است: اینکه آمریکا باز هم محور گفتگوهای صلح در یک منطقه پُرآشوب شده است.

درست در همین چهارچوب، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان عملاً به مهره‌هایی در سناریوی تبلیغاتی ترامپ تبدیل شدند تا وی بتواند در رسانه‌ها با عنوان «معمار کریدور صلح» مطرح شود. عنوانی که با واقعیت فاصله بسیار دارد.

سه: نادیده‌گرفتن کامل منافع ژئواستراتژیک ایران
ایران بارها به صراحت اعلام کرده که با هر طرحی که منجر به قطع مرز زمینی‌اش با ارمنستان شود، مخالف است و آن را تهدیدی علیه امنیت ملی خود می‌داند. مرز ایران و ارمنستان نه‌تنها یک شریان ژئوپلیتیک حیاتی برای تهران در مواجهه با تحریم‌ها و تعاملات منطقه‌ای است، بلکه جایگاهی حساس برای موازنه قدرت در قفقاز جنوبی محسوب می‌شود.

“کریدور ترامپ” در صورت اجرا، همین مرز استراتژیک را حذف کرده و محور ترانزیتی ترکیه–جمهوری آذربایجان را تقویت می‌کند. محوری که با حمایت آمریکا و اسرائیل، می‌تواند به تهدیدی جدی برای امنیت ایران بدل شود. نادیده گرفتن این خطوط قرمز در نشست اخیر کاخ سفید، به‌خوبی نشان می‌دهد که اهداف پشت پرده این طرح، نه صلح، بلکه حذف ایران از معادلات منطقه‌ای است. بی‌تردید چنین پروژه‌ای، محکوم به شکست خواهد بود.

چهار: فقدان هرگونه سازوکار حقوقی، مالی و اجرایی معتبر
یکی دیگر از نشانه‌های نمایشی بودن نشست اخیر در کاخ سفید، نبود هرگونه طرح عملیاتی واقعی برای اجرایی‌کردن آن چیزی است که «کریدور ترامپ» نام گرفته است. در این راستا، در قالب طرح مذکور، هیچ جدول زمانی، تعهد مالی مشخص، طرح عمرانی، یا حتی اشاره‌ای به همکاری با نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای صورت نگرفته است. اعلام صِرف یک کریدور بدون پشتوانه قانونی و اجرایی، بیشتر به یک حرکت نمایشی برای دوربین‌های خبری شباهت دارد تا اینکه یک توافق معتبر بین‌المللی را نمایندگی کند.

این طرح بدون اجماع منطقه‌ای و هماهنگی با بازیگران کلیدی مانند ایران، روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، عملاً امکان تحقق ندارد. تجربه‌های گذشته نیز نشان داده که کریدورهای تحمیلی، نه تنها پایدار نمی‌مانند، بلکه موجب تشدید بی‌ثباتی و درگیری می‌شوند.

پنج: ابعاد انتخاباتی و مصرف داخلی سیاست خارجی ترامپ
ترامپ که به خوبی به قدرت تأثیرگذاری سیاست خارجی بر افکار عمومی آمریکا واقف است، همواره تلاش کرده با بزرگ‌نمایی دستاوردهای بین‌المللی، افکار عمومی داخلی را تحت تأثیر قرار دهد. درست همان‌گونه که توافق‌ ابراهیم را به‌عنوان “صلح تاریخی” تبلیغ کرد، اکنون نیز نشست با آذربایجان و ارمنستان را به‌عنوان “دیپلماسی نوین آمریکایی” معرفی می‌کند.

در واقع، “کریدور ترامپ” نه برای حل بحران قره‌باغ، بلکه برای تقویت پایگاه سیاسی ترامپ طراحی شده است.

ترامپ با رویکردی کاملاً ابزاری، از مسائل پیچیده قفقاز برای مصرف انتخاباتی بهره می‌برد. در حالی که هیچ مسئولیتی در قبال عواقب امنیتی، سیاسی یا انسانی چنین تصمیماتی بر عهده نمی‌گیرد.

در مجموع، نشست اخیر در کاخ سفید و اعلام پروژه موسوم به «کریدور ترامپ»، بیش از آن‌که حامل صلح یا توسعه برای منطقه باشد، تلاشی تبلیغاتی برای برجسته‌سازی نقش ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ بود. ایران باید با هوشیاری کامل، این‌گونه طرح‌های تحمیلی و تهدیدآمیز را افشا کرده، ضمن هماهنگی با بازیگران منطقه‌ای، بر حفظ مرزهای راهبردی خود و تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی‌اش در قفقاز تمرکز کند. صلح واقعی، نه از دل نمایش‌های سیاسی آمریکا، بلکه از طریق همکاری صادقانه و عادلانه کشورهای منطقه حاصل خواهد شد.

  • منبع : جهان نیوز
  • زمان انتشار : 1404/05/22
  • لینک اصلی خبر : https://www.jahannews.com/report/944926/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%BE-%DB%B5-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7

ثبت نظر

نظرات