مجله چندسو
چطور سه کارمند رستوران با چت‌جی‌پی‌تی زندگی کاری و شخصی خود را متحول کردند؟

چطور سه کارمند رستوران با چت‌جی‌پی‌تی زندگی کاری و شخصی خود را متحول کردند؟

لوگ اولینگا – سایت گیزمودو:صبحی آرام در کلیولند، شهری که بوی قهوه تازه‌دم و صدای همهمه آرام خیابان‌هایش با هم درآمیخته بود، من قدم به رستوران Betts گذاشتم. قرارم در این شهر، شرکت در پنجاهمین سالگرد انجمن ملی روزنامه‌نگاران سیاه‌پوست (NABJ) بود. از همان لحظه ورود به سالن‌های کنوانسیون، انتظار داشتم...

لوگ اولینگا – سایت گیزمودو:

صبحی آرام در کلیولند، شهری که بوی قهوه تازه‌دم و صدای همهمه آرام خیابان‌هایش با هم درآمیخته بود، من قدم به رستوران Betts گذاشتم. قرارم در این شهر، شرکت در پنجاهمین سالگرد انجمن ملی روزنامه‌نگاران سیاه‌پوست (NABJ) بود. از همان لحظه ورود به سالن‌های کنوانسیون، انتظار داشتم شور و شوقی درباره آینده هوش مصنوعی ببینم؛ بحث‌هایی درباره نوآوری‌ها، فناوری‌های تازه و فرصت‌های پیش‌رو. اما واقعیت کاملاً متفاوت بود. تقریباً در هر راهرو و اتاق جلسه، بیشترین جمله‌ای که می‌شنیدم، هشدارهایی مثل «باید از خودمان محافظت کنیم» بود.

این فضای ذهنی، با ترس و بدبینی عمیقی نسبت به فناوری شکل گرفته بود. همکارانم، به‌ویژه روزنامه‌نگاران با سابقه، هوش مصنوعی را نه یک ابزار، بلکه تهدیدی می‌دیدند که می‌تواند به‌سادگی جایگزین نیروی انسانی شود. هر جلسه به هشدارهای بیشتری ختم می‌شد: از خطر کاهش فرصت‌های شغلی گرفته تا ترس از افت کیفیت محتوای خبری. حتی گاهی جملاتی شنیده می‌شد که انگار این فناوری قرار است همه آنچه را که ما به‌عنوان «هنر و مهارت انسانی» می‌شناسیم، از بین ببرد.

اما همه این پیش‌فرض‌ها، چند ساعت بعد، با یک مکالمه ساده در رستوران هتل دچار چالش شد. وقتی مشغول صرف صبحانه بودم، پیشخدمت میانسالی به نام کوین کنستریک، صورتحساب را برایم آورد. مکالمه‌ای کوتاه بین ما شکل گرفت، از او پرسیدم آیا تا به حال از هوش مصنوعی استفاده کرده است یا نه. انتظار داشتم با توجه به سن و شغلش، یا کاملاً بی‌اطلاع باشد یا دیدگاهی منفی داشته باشد. اما پاسخ او با احتیاط و در عین حال با نکته‌ای غافلگیرکننده همراه بود.

او گفت: «راستش نه زیاد… اما یک بار، وقتی منوی رستوران را تغییر دادیم، از چت‌جی‌پی‌تی استفاده کردم. یک عکس از منو گرفتم، بارگذاری کردم و از آن خواستم متن را استخراج کند و برای همکارم یک پیام آماده کند. واقعاً وقتم را نجات داد.» این جمله برای من نقطه شروعی شد که بفهمم شاید بیرون از دنیای رسانه، کاربرد روزمره چت‌جی‌پی‌تی تصویری متفاوت دارد.

کوین که حالا کمی راحت‌تر شده بود، دو همکار جوان‌ترش را هم معرفی کرد: جیمی سارجنت ۳۱ ساله و داوود حمزه ۳۷ ساله. او با خنده گفت: «باید با این دو نفر صحبت کنی، چون خیلی بیشتر از من ازش استفاده می‌کنند.» و این مقدمه‌ای شد برای آشنایی با کاربرانی که چت‌جی‌پی‌تی، نه به‌عنوان یک خطر، بلکه به‌عنوان یک شریک کاری و شخصی جدایی‌ناپذیر در زندگی‌شان جا افتاده بود.

در این لحظه متوجه شدم که تفاوت اصلی دیدگاه‌ها، نه فقط در سن یا شغل، بلکه در نوع مواجهه با فناوری است. برای کسانی که کارشان حول ایجاد و کنترل اطلاعات می‌چرخد، این ابزار یک «رقیب» به نظر می‌رسد. اما برای افرادی که مستقیماً با مردم و خدمات روزمره سروکار دارند، چت‌جی‌پی‌تی صرفاً ابزاری است برای انجام بهتر کار، سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر.

 سه مسیر متفاوت برای استفاده روزمره از چت‌جی‌پی‌تی

وقتی با داوود حمزه و جیمی سارجنت سر میز نشستم، اولین چیزی که فهمیدم این بود که برای آنها، کاربرد روزمره چت‌جی‌پی‌تی چیزی فراتر از یک ابزار کمکی است. این دو نفر به‌نوعی آن را جایگزین گوگل کرده‌اند، اما نه صرفاً برای جست‌وجو، بلکه برای حل مسائل واقعی و طراحی راهکارهای شخصی‌سازی‌شده.

داوود حمزه – از بار تا سخنرانی انگیزشی

داوود، بارتندر رستوران و مؤسس انجمن H.Y.P.E. (Helping You Produce Excellence)، نه‌تنها در محیط کار که در فعالیت‌های اجتماعی و شخصی خود هم به چت‌جی‌پی‌تی تکیه می‌کند. او می‌گوید برای آماده‌سازی سخنرانی‌هایش در مدارس، به این ابزار دستور می‌دهد اسلایدهای پاورپوینت (PowerPoint) منسجم و ساختاریافته طراحی کند. اما استفاده او به این محدود نمی‌شود.

وقتی می‌خواست برای تولد شریک زندگی‌اش برنامه‌ای خاص و آرامش‌بخش پیدا کند، از چت‌جی‌پی‌تی خواست برنامه‌ای با غذاهای مناسب گیاه‌خواران پیشنهاد دهد. نتیجه، یک برنامه سفر کامل بود که شامل مسیر، رستوران‌های پیشنهادی و حتی جزییات زمانی دقیق می‌شد. چند ماه بعد، وقتی درد دیسک کمرش شدید شد، از این ابزار خواست تمرینات خانگی و حرکات اصلاحی برای کاهش فشار مهره‌ها پیشنهاد دهد. به گفته خودش، تمرین‌ها دقیق و مؤثر بودند و بعد از مدتی نتیجه را احساس کرد.

آنچه در داستان داوود مهم است، ترکیب «نیاز فوری» با «پاسخ شخصی‌سازی‌شده» است که همان جایی است که کاربرد روزمره چت‌جی‌پی‌تی از سطح یک موتور جست‌وجوی ساده فراتر می‌رود و به جایگزینی برای مشاوره‌های تخصصی سریع، تبدیل می‌شود.

جیمی سارجنت – معلمی که وقت آزاد به دست آورد

جیمی، معلم سابق آموزش ویژه، از اولین روزهای عرضه چت‌جی‌پی‌تی در اواخر ۲۰۲۲ آن را به کار گرفت. چالش اصلی او، نوشتن طرح‌های درس متناسب با نیازهای هر دانش‌آموز بود، کاری که ساعت‌ها زمان می‌برد. او حالا ابتدا یک طرح کلی را با کمک چت‌جی‌پی‌تی آماده می‌کند، سپس زمان خود را صرف شخصی‌سازی محتوا برای هر دانش‌آموز می‌گذارد. به این ترتیب، کیفیت آموزش حفظ می‌شود و همزمان بهره‌وری افزایش می‌یابد.

اما استفاده جیمی فقط به آموزش محدود نیست. او عاشق سفر است و برای برنامه‌ریزی سفرهای پیچیده بین‌المللی، از چت‌جی‌پی‌تی کمک می‌گیرد. برای مثال، سفر مشترکش با برادرش به ایتالیا، از میلان تا فلورانس و ناپل، به‌طور کامل توسط این ابزار برنامه‌ریزی شد: مسیر قطارها، هزینه‌ها، رستوران‌های پیشنهادی و حتی زمان‌بندی بهینه سفر.

کوین کنستریک – از بی‌نیازی تا پذیرش محتاطانه

کوین، پیشخدمت ۴۹ ساله، برخلاف دو همکار جوان‌ترش، تا مدت‌ها هیچ انگیزه‌ای برای استفاده از هوش مصنوعی نداشت. اما زمانی که مجبور شد متن منوی جدید را سریع به چاپخانه برساند، چاره‌ای جز امتحان کردن آن نداشت. یک عکس گرفت، آن را به چت‌جی‌پی‌تی داد و در چند ثانیه، متن تایپ‌شده و آماده را تحویل گرفت. همین تجربه کافی بود تا او نگاهش تغییر کند و به گفته خودش، حالا «هر وقت مشکلی داشته باشم، اول از چت‌جی‌پی‌تی می‌پرسم».

برای کوین، این تغییر نگرش یادآور حسرتش از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری در بیت‌کوین بود. حالا به این فکر می‌کند که شاید این ابزار بتواند به «آدم‌های معمولی» کمک کند تا در حوزه‌هایی مثل سرمایه‌گذاری، شانس رقابت با بازیگران بزرگ بازار را داشته باشند.

وجه مشترک: انطباق‌پذیری به‌جای ترس

با وجود تفاوت‌های سنی، شغلی و میزان آشنایی، هر سه نفر به یک نکته مشترک اشاره کردند: در دنیایی که فناوری با سرعت پیش می‌رود، اگر یاد نگیری و خود را تطبیق ندهی، عقب می‌مانی. برای آنها، کاربرد روزمره چت‌جی‌پی‌تی نه فقط ابزاری برای صرفه‌جویی در زمان، بلکه راهی برای حفظ رقابت‌پذیری در زندگی شخصی و کاری است.

 شکاف نگرشی و پیامدهای آینده

آنچه در این صبحانه کاری برایم شفاف شد، یک شکاف بنیادین در نگاه به هوش مصنوعی بود؛ شکافی که نه فقط از تفاوت سنی، بلکه از ماهیت شغل و نوع ارتباط با فناوری نشأت می‌گیرد. در کنوانسیون روزنامه‌نگاری، هوش مصنوعی اغلب به‌عنوان «تهدید وجودی» مطرح می‌شد. روزنامه‌نگاران و تولیدکنندگان محتوا که هویت شغلی‌شان بر خلق و کنترل اطلاعات بنا شده است، به‌طور طبیعی نگران هستند که الگوریتم‌ها جایگزین مهارت‌های انسانی شوند. در چنین فضایی، بحث‌ها اغلب بر محور حفاظت، محدودیت و مقابله می‌چرخید.

اما در فضای یک رستوران، که کار اصلی آن تعامل انسانی مستقیم و خدمات روزمره است، نگرانی‌ها شکلی متفاوت دارد. کارکنان اینجا هوش مصنوعی را نه دشمن، بلکه یک جعبه‌ابزار می‌بینند. آنها کمتر به فکر از دست دادن شغل هستند و بیشتر به فکر استفاده از فناوری برای کاهش فشار کاری، بهینه‌سازی وظایف و حتی ایجاد فرصت‌های تازه. این رویکرد عملی، باعث می‌شود کاربرد روزمره چت‌جی‌پی‌تی در زندگی‌شان جا بیفتد، بدون آنکه بار روانی ترس و بدبینی همراهش باشد.

نسل‌ها و ریتم پذیرش

داوود و جیمی، که هر دو در دهه سوم و چهارم زندگی‌شان هستند، با سرعت بیشتری فناوری را جذب کرده‌اند. برای آنها، آزمون و خطای دیجیتال بخشی از زندگی روزمره است. کوین و حتی مدیرشان، کرتیس هلزر، که در دهه پنجم و ششم عمرشان هستند، با احتیاط بیشتری جلو می‌روند، اما همین که اولین تجربه مثبت را داشته باشند، درهای پذیرش باز می‌شود. این الگوی پذیرش تدریجی، به‌ویژه در صنایع خدماتی، نشان می‌دهد که مقاومت اولیه می‌تواند با تجربه‌ای ملموس و مفید شکسته شود.

پیامدهای این تفاوت نگرش برای آینده

اگر این الگو را به صنایع مختلف تعمیم دهیم، احتمالاً شاهد خواهیم بود که مشاغل خدماتی و عملیاتی سریع‌تر از حوزه‌هایی مثل رسانه، قانون یا آموزش رسمی، هوش مصنوعی را در کار خود ادغام کنند. دلیل آن ساده است: در این حوزه‌ها، فناوری به‌طور مستقیم جایگزین مهارت اصلی شاغلان نمی‌شود، بلکه آن را پشتیبانی می‌کند. در مقابل، در صنایعی که هویت شغلی بر «تولید خلاقانه یا تصمیم‌گیری تخصصی» استوار است، پذیرش کندتر و همراه با تلاش برای کنترل خواهد بود.

این روند همچنین می‌تواند شکاف جدیدی در بهره‌وری ایجاد کند. افرادی که از ابتدا با فناوری همراه می‌شوند، سریع‌تر به مهارت‌های ترکیبی (Hybrid Skills) دست می‌یابند که شامل ترکیب هوش انسانی با قدرت پردازش و تحلیل AI است. کسانی که دیرتر وارد این مسیر شوند، ناچار خواهند بود مسیر یادگیری فشرده‌تری را طی کنند یا خطر عقب‌ماندن از بازار را بپذیرند.

واقعیت انقلاب بی‌سروصدا

در نهایت، آنچه در Betts دیدم، یک انقلاب بی‌سروصدا بود. نه خبری از سرفصل‌های بزرگ خبری بود و نه سخنرانی‌های پرشور. این انقلاب در تعاملات کوتاه، حل مشکلات روزانه و استفاده خلاقانه از ابزار شکل می‌گرفت. شاید بزرگ‌ترین درسی که می‌توان از این صبحانه گرفت، این است که مسیر آینده هوش مصنوعی نه فقط در لابراتوارها یا اتاق‌های فکر، بلکه در مکان‌هایی مثل یک رستوران، یک کارگاه کوچک یا حتی خانه‌های مردم عادی ترسیم می‌شود.

جمع‌بندی

کاربرد روزمره چت‌جی‌پی‌تی در محیط‌های غیررسمی و مشاغل خدماتی، نشان می‌دهد که نگرش به هوش مصنوعی وابسته به ماهیت کار و تجربه مستقیم با آن است. کارکنان خدماتی بیشتر آن را به‌عنوان ابزار بهبود کارایی می‌بینند، در حالی که صنایع مبتنی بر اطلاعات اغلب با دیده تردید به آن نگاه می‌کنند. این تفاوت نگرش می‌تواند آینده پذیرش و ادغام فناوری را در صنایع مختلف شکل دهد.

❓ سؤالات رایج (FAQ)

1. چرا کارکنان خدماتی سریع‌تر از برخی صنایع دیگر به چت‌جی‌پی‌تی روی می‌آورند؟
چون این ابزار جایگزین مهارت اصلی آنها نمی‌شود و بیشتر به‌عنوان پشتیبان کار دیده می‌شود.

2. آیا سن افراد بر پذیرش هوش مصنوعی تأثیر دارد؟
بله، اما تجربه مثبت می‌تواند حتی در سنین بالاتر مقاومت را کاهش دهد.

3. چه تفاوتی میان نگرش رسانه و خدمات به AI وجود دارد؟
رسانه‌ها آن را تهدیدی برای هویت شغلی می‌بینند، اما خدمات آن را وسیله‌ای برای کاهش فشار کاری می‌دانند.

4. آیا تجربه اول با چت‌جی‌پی‌تی اهمیت دارد؟
بله، اولین تجربه موفق می‌تواند عامل کلیدی در پذیرش و استفاده مستمر باشد.

5. آیا این الگو در آینده به همه صنایع سرایت می‌کند؟
احتمالاً بله، اما سرعت و شکل ادغام AI به ماهیت هر صنعت بستگی خواهد داشت.

  • منبع : یک پزشک
  • زمان انتشار : 1404/05/20
  • لینک اصلی خبر : https://www.1pezeshk.com/archives/2025/08/breakfast-with-chatgpt-real-use-cases.html

ثبت نظر

نظرات